حبس بدهکار مریض و اجیرحبس بدهکار مریض و اجیر از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم حبس بدهکار مریض و اجیر بحث میکند. برخی از فقیهان شیعه زندانی کردن بدهکار مریض یا اجیر را به دلیل قاعده نفی ضرر و قاعده نفی حرج جایز ندانستهاند. از اهل سنت نیز نظر مشابه وجود دارد. ۱ - آرای فقیهان شیعه۱. آیت اللّه سیّد محمدکاظم یزدی: اگر بدهکار مریضی باشد که زندان برای او زیان دارد، جواز حبس وی مشکل است چنان که اگر مانع دیگری داشته باشد؛ مثلا اجیر دیگری باشد یا امر واجبی به گردن او باشد که حبس با آن منافات داشته باشد. ۲. امام خمینی: اگر بدهکار مریضی باشد که حبس برای او زیان دارد یا اینکه پیش از حکم حبس، اجیر دیگری شده باشد ظاهرا حبس او جایز نباشد. ۳. آیة اللّه سبزواری: اگر حبس برای معسر زیان داشته باشد یا پیش از محکومیت، اجیر دیگری شده باشد، حبس او جایز نیست به جهت قاعده نفی ضرر و قاعده نفی حرج. ۴. قضاء و شهاده (در بحث بدهی): اگر محکوم علیه مریض باشد و حبس برای او زیان داشته باشد یا زنی باشد که برای عفت او ضرر داشته باشد، زندانی نمیشود؛ زیرا در صحیح غیاث، اطلاقی وجود ندارد و این حکم در هر موردی که مانعی مهمتر از تحصیل مالی باشد، جاری میشود. ۲ - آرای دیگر مذاهب۱. شیخ سلیمان جمل: اگر زندانی اجیر شده باشد که شخصا کاری انجام دهد و در زندان امکان آن نباشد، حبس او ممنوع است. ۲. ابو دقیقه (در شرح بر اختیار): اگر زندانی مریض شد در صورتی که کسی را دارد که در زندان پرستاریاش کند آزاد نمیشود وگرنه آزاد میشود تا هلاک نشود. [۶]
ابودقیقة، محمود، الاختیار، ج۲، ص۹۱.
۳. خطیب: اگر در زندان مریض شود و مرض او را از پا بیندازد و کسی نباشد که او را خدمت کند، از زندان بیرون آورده میشود. این چنین از محمد روایت شده است، گفت: این، زمانی است که غالبا بیم هلاک میرود و فتوا بر اساس آن است. [۷]
خطیب، داوود بن یوسف، فتاوی الغیاثیه، ص۱۶۷.
۳ - نظر نگارندهاوّلا: ظاهر سخن آیة اللّه سیّد کاظم یزدی، امام خمینی و آیة اللّه سبزواری این است که حکم اختصاص دارد به زندانی بدهکار نه هر زندانی. بنابراین، هیچ کس فتوا نداده اگر زندان برای دیگر زندانیان زیانبار باشد، حبس جایز نیست؛ مثل کسی که شخصی را نگهداشته تا دیگری او را بکشد و مثل مرتد ملی و مثل مرتده و مثل کسی که دستور قتل داده است و … مگر اینکه گفته شود: این موارد از نظر موضوع با آن مورد فرق دارد یا این که گفته شود: زندان برای زندانی بدهکار، تعزیر است ولی برای دستههای دیگر حدّ است. ثانیا: اگر این حبس برای مجازات بوده و یکی از اقسام تعزیر باشد، چنان که سیّد عاملی در مفتاح الکرامه [۸]
عاملی، سید محمدجواد، مفتاح الکرامه، ج۱۰، ص۸۶.
بدان تصریح کرده است چه دلیلی دارد که برای بیماری، ترک شود خصوصا با وجود اطلاقات ادلّۀ حبس و نبودن دلیلی که آنها را قید بزند و همچنین مستلزم تعطیل حدود و تعزیرات میشود علاوه بر آن این کار موجب ضرر برای صاحب حق، یعنی بستانکار است.ولی از فتوای ایشان برمیآید که به قاعدۀ «نفی ضرر» و قاعدۀ «نفی حرج» استناد جستهاند، چنان که سیّد سبزواری به این دو دلیل، تصریح کرده است یا به استناد ترس از این که زندانی از بین برود. [۹]
نک: محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۵۶.
امّا اگر ترس از بین رفتن به واسطۀ بیماری نباشد یا بشود او را در زندان معالجه کرد موضوع فتوای این دسته از عالمان منتفی میشود.امّا دربارۀ حبس اجیر اینکه استدلال کنیم باعث زیان او میشود عدم حبس او هم موجب ضرر بستانکار میشود و ظاهرا فتوای عالمان به مورد حبس بدهکار توجه دارد نه دیگران. در هر صورت دلیل خاصّی نداریم که حبس مریض و اجیر جایز نباشد. آری، واجب است ملاحظۀ مقتضای بیماری و اجیر بودن او بشود، در صورتی که با حقّ اهمّ دیگری مزاحمت پیدا نکند. ۴ - پانویس
۵ - منبع• طبسی، نجمالدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۵۴۳-۵۴۶. ردههای این صفحه : حقوق جزای اسلامی | حقوق زندانی | حقوق کیفری | زندان | فقه القضاء | مباحث حقوقی | مباحث فقهی
|